با توجه به دوماه اول سال تحصیلی که محتوای آموزشی حول محور ارتباط با خود است، سعی شده یک رفتار مثبت که بتواند بر روی سایر شئون زندگی کودک، اثرگذار باشد و اصطلاحاً «خاصیت اهرمی» داشته باشد بهعنوان عادت محوری چهل روز اول انتخاب شود. ازاینرو با توجه به نقش کلیدی زود خوابیدن و زود بیدار شدن در موفقیت فرد بهویژه در بزرگسالی، مقوله تنظیم خواب موردتوجه قرارگرفته است. نظم دهی به خواب شب و بیدار شدن از خواب و سحرخیزی و مسئله «تنظیم خواب» نقش کلیدی در اجرای نظم در زندگی کودک دارد. ازاینرو، این مسئله در ادبیات دینی ما نیز بهکرّات موردتوجه قرارگرفته است؛ بنابراین «عادت به زود خوابیدن» بهعنوان یک عادت که خاصیت اهرمی در سایر شئون زندگی کودک بهویژه در بزرگسالی میتواند داشته باشد، بهعنوان عادت محوری چله اول در نظر گرفته شده است
دوماه دوم سال تحصیلی ناظر به ارتباط کودک با دیگران ازجمله خانواده و والدین است. ازاینرو با توجه به تاکیدات ویژه در ادبیات دینی ما، عادت به احترام به والدین بهویژه عادت به بوسیدن دست آنها بهعنوان عادت چله دوم قرار داده شده است.
عادت چله سوم:
موضوع محوری دوماه سوم ارتباط و تعامل کودک با جامعه خود است؛ آموزش مسئولیتپذیری اجتماعی در کشورهای مختلف از کودکی آغاز میگردد. از بعد فردی این مسئله باعث میشود عمق یادگیری و همچنین عمل به مباحث آموزشدیده شده در کودک افزایش یابد و کودک با آموزش مطالب یاد گرفتهشده به دیگران و و تشویق آنها به انجام امور پسندیده، خود نیز به درک عمیقتری از آن مطلب برسد و موجب شود که خود کودک بهطریقاولی متخلق به آن مفهوم گردد و از سوی دیگر این مسئله موجب افزایش ضریب اعتمادبهنفس در کودک میگردد و او را محیای پذیرش مسئولیتهای بزرگتر در سنین بالاتر مینماید.ازاینرو مسئله «دعوت به خوبیها توسط کودک و بازداشتن دیگران از بدیها» بهعنوان عادت چله سوم قرار دادهشده است. این نقشآفرینی کودک، خود را در نقشهایی هم چون همیار پلیس، پلیس آب و نقشهایی ازایندست میتواند بروز دهد.
عادت چله چهارم:
تجربه نشان داده است که افرادی که از دوران کودکی شکرگزاری را آموختهاند، افراد شادتر، خوشبینتر، اجتماعیتر و پرانگیزهتری هستند. کودکی را تصور کنید که ذهن او تمرکز بر داشتههای خود دارد حتی متوجه مواردی که بهظاهر از بدیهیترین داشتهها و نعمتهایش است میشود، مانند داشتن پدر و مادر، بینایی و … و یاد گرفته تا خدای مهربان را برای این داشتهها شکر کند. این کودک میتواند با احساسات مثبتی که از این منظر برایش ایجاد میشود، بر توانمندیهای الهی خویش تکیه کند و با دنیایی از توکل به خدا و اعتمادبهنفس در ادامه زندگی گام بردارد و در جامعه نقشآفرینی نماید و تبدیل به یک فرد تأثیرگذار گردد.
پرواضح است که آموزش شکرگزاری و تبدیل آن به یک عادت، میتواند اثرات قابلتوجهی در رشد فکری و اجتماعی کودک ایفا نماید. شاید ازاین روست که خدای مهربان درآیات بسیاری، انسان را دعوت به شکرگزاری مینماید. و شکرگزاری از نعمتهای خویش را موجب فزونی نعمتها معرفی کرده است. بنابراین در دو ماهه آخر سال تحصیلی مبحث «شکرگزاری از پروردگار مهربان» عادت محوری قرارگرفته است و هرروز قبل از شروع هر درس این مبحث در قالبهای گونان تکرار میشود تا بتواند برای کودک تبدیل به یک عادت شود.